دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی
جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ

بدون شرح! (+ وصیت نامه)

باسمه تعالی


  نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی          که بسی گل بدهد باز تو در گِل باشی

     من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش          که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

        چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی          وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی

      در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است          حیف باشد که ز کار همه غاقل باشی

              نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف          گر شب و روز درین قصه مشکل باشی

گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست          رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

          حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد          صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی


حاشیه : دیوان حافظ رو از شیرازه ش گرفتم تا وقتی از رو زمین برش میدارم صفحه ای که نشان ش کردم گم نشه. تا از رو زمین فاصله گرفت یهو یه کاغذ از بین صفحات ش رو زمین افتاد. سریع شناخمت ش. "وصیت نامه" م بود. خیلی وقت بود فراموش ش کرده بودم. خیلی دوست ش دارم. البته امسال می خواستم عوض ش کنم. می خواستم تو حرم "امام رضا (ع)" دوباره بنویسم. ولی وقتی داشتم برمی گشتم تازه یادم افتاد که می خواستم چه کار کنم. دو تا تا یی که زده بودم رو باز کردم. بالاش روی کاغذ چاپ شده بود "لا ینبغی لأمرء مسلم أن یبیت لیلة إلّا و وصیتّه تحت رأسه. قال رسول الله (ص)". شروع کردم به خوندن چند خط اول ش. انگار اون موقعی ای که نوشتم ش حال خیلی خوبی داشتم. آخه تو جای خوبی هم بودم. "نیمه شب، تنها، وسط زمین صبحگاه دوکوهه". بقیه اش رو نخوندم. کاغذ رو برگردوندم، پایین ش نوشته بود؛ "مهاجر"، "1391/1/2" .


حاشیه : برای این می خواستم عوض ش کنم که بدهی هایی رو که توش نوشته بودم تسویه کردم ولی در عوض بدهی های جدید داشتم. فعلا تغییر نمیدم ولی بدهی های جدیدم یه مقدار پول مربوط به کانون ه که توی یکی وسایلم تو پاکت نامه است. اون پول ها به علاوه ده هزار تومان باید به کانون داده شود. جای اون کاغذ هم هنوز بین صفحات دیوان حافط ه.



نوشته شده توسط مهاجر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی

دفترچه یادداشت

من نیز دوست دارم روزی همچون او، سبک و آرام، به سوی افق اوج بگیرم و از این سرزمین هجرت کنم زیرا که متعلق به اینجا نیستم. اما برای رفتن و رسیدن باید "مهاجر" بود.

بدون شرح! (+ وصیت نامه)

جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ

باسمه تعالی


  نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی          که بسی گل بدهد باز تو در گِل باشی

     من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش          که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

        چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی          وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی

      در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است          حیف باشد که ز کار همه غاقل باشی

              نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف          گر شب و روز درین قصه مشکل باشی

گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست          رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

          حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد          صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی


حاشیه : دیوان حافظ رو از شیرازه ش گرفتم تا وقتی از رو زمین برش میدارم صفحه ای که نشان ش کردم گم نشه. تا از رو زمین فاصله گرفت یهو یه کاغذ از بین صفحات ش رو زمین افتاد. سریع شناخمت ش. "وصیت نامه" م بود. خیلی وقت بود فراموش ش کرده بودم. خیلی دوست ش دارم. البته امسال می خواستم عوض ش کنم. می خواستم تو حرم "امام رضا (ع)" دوباره بنویسم. ولی وقتی داشتم برمی گشتم تازه یادم افتاد که می خواستم چه کار کنم. دو تا تا یی که زده بودم رو باز کردم. بالاش روی کاغذ چاپ شده بود "لا ینبغی لأمرء مسلم أن یبیت لیلة إلّا و وصیتّه تحت رأسه. قال رسول الله (ص)". شروع کردم به خوندن چند خط اول ش. انگار اون موقعی ای که نوشتم ش حال خیلی خوبی داشتم. آخه تو جای خوبی هم بودم. "نیمه شب، تنها، وسط زمین صبحگاه دوکوهه". بقیه اش رو نخوندم. کاغذ رو برگردوندم، پایین ش نوشته بود؛ "مهاجر"، "1391/1/2" .


حاشیه : برای این می خواستم عوض ش کنم که بدهی هایی رو که توش نوشته بودم تسویه کردم ولی در عوض بدهی های جدید داشتم. فعلا تغییر نمیدم ولی بدهی های جدیدم یه مقدار پول مربوط به کانون ه که توی یکی وسایلم تو پاکت نامه است. اون پول ها به علاوه ده هزار تومان باید به کانون داده شود. جای اون کاغذ هم هنوز بین صفحات دیوان حافط ه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۱۰
مهاجر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی