دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی
يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۱۶ ق.ظ

تست ریا سنجی؟!

باسمه تعالی


خیلی دوست دارم یه سوالی از شما بپرسم. اگر دوست داشتید جواب بدید.

راست ش شما تنها کسی هستید که به اینجا سر میزنه و من رو نمیشناسه. چند نفر دیگه که از اینجا با خبرند و نوشته های من رو می خونن هم من رو میشناسن و هم تا حد زیادی با خلقیات من آشنا اند. این طور بگم که شناخت اون ها نسبت به من واقعی خیلی بیشتر از بقیه ست و هر چیز رو که از من می خونن احتمالا با همون شخصیت تطبیق میدن و تصور غیر واقعی از من تو ذهن شون درست نمیشه. اما می خواستم از شما بپرسم، که به نظرتون "من چه شکلی ام؟". یعنی اون کسی که از من تو ذهن تون وجود داره، چه جور آدمی ه. می خوام ببینم، حرفهایی که می زنم، یعنی ظاهرم، با اون چیزی که واقعا هستم خیلی متفاوته یا نه؟


منتظرم


التماس دعا

یاعلی



نوشته شده توسط مهاجر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی

دفترچه یادداشت

من نیز دوست دارم روزی همچون او، سبک و آرام، به سوی افق اوج بگیرم و از این سرزمین هجرت کنم زیرا که متعلق به اینجا نیستم. اما برای رفتن و رسیدن باید "مهاجر" بود.

تست ریا سنجی؟!

يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۱۶ ق.ظ

باسمه تعالی


خیلی دوست دارم یه سوالی از شما بپرسم. اگر دوست داشتید جواب بدید.

راست ش شما تنها کسی هستید که به اینجا سر میزنه و من رو نمیشناسه. چند نفر دیگه که از اینجا با خبرند و نوشته های من رو می خونن هم من رو میشناسن و هم تا حد زیادی با خلقیات من آشنا اند. این طور بگم که شناخت اون ها نسبت به من واقعی خیلی بیشتر از بقیه ست و هر چیز رو که از من می خونن احتمالا با همون شخصیت تطبیق میدن و تصور غیر واقعی از من تو ذهن شون درست نمیشه. اما می خواستم از شما بپرسم، که به نظرتون "من چه شکلی ام؟". یعنی اون کسی که از من تو ذهن تون وجود داره، چه جور آدمی ه. می خوام ببینم، حرفهایی که می زنم، یعنی ظاهرم، با اون چیزی که واقعا هستم خیلی متفاوته یا نه؟


منتظرم


التماس دعا

یاعلی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۰۱
مهاجر

نظرات  (۳)

سلام
من به اون صورت ظاهر شما رو ندیدم که بتونم قضاوت کنم،منتهی از متن نوشته ها اینجور به ذهنم میرسه که زندگی شما یکنواخت شده. انگیزه ی قبلیت رو دیگه نداری به خاطر همین هم هی سرکوفت میزنی به خودت.
قسمت دیگه بحث اعتماد به نفس هست که تا حدودی به نظرم میاد پایینه.
ولی این یه جنبه دیگه هم داره که شما از عجب  و خود پسندی و ناشکری دور میشی. اگه به این قصد باشه که مثلا شما بگی که من در چیزی نیستم و هر چی دارم از خداست خوبه. منتهی اگه به یه حالت درونی برسه که اعتماد به نفس طرف رو کم کنه، اونوقت آفاتش رو نشون میده.
انسان با خدایی هستید منتهی در عمل به خاطر اینکه هنوز وارد زندگی واقعی نشدید(مثل کار و ازدواج و ...) نمیتونید از دانشتون استفاده کنید.
در واقع به نظر من حلقه ی گمشده اینجاست که علم شما به عمل منتهی نمیشه و این هم نه به خاطر ضعف شما بلکه به خاطر نبود میدان لازم برای عمل کردنه.
توصیه ی من اینه که هر چه زودتر میتونید وارد بازار کار بشید حتی با کار پاره وقت و بعد از یه مدت هم برای ازدواج اقدام کنید. صرف درس خوندن تنها کفایت نمیکنه. باید دانسته ها به میدان عمل بیاد ، اونوقت انگیزه ی کسب علم بیشتر میشه و هدف ملموس تر از چیزی که بود.
راستی این دوستاتون که میان اینجا ،چرا نظر نمیدن؟؟
یاعلی
پاسخ:
سلام
ممنون
سلام حسین آقا
گفتید، "من به اون صورت ظاهر شما رو ندیدم"
یه سوال، مگر من رو میشناسید؟
سلام
بعد از مدتها گفتم یه سری بزنم!
نه منظورم از اون جمله این بود که همیشه آدمها چیزی که فکر میکنن نیستن و ممکنه ظاهر و باطنشون تفاوت داشته باشه!
پاسخ:
سلام برادر
رسیدن بخیر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی