دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی
شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰ ق.ظ

نباید ها و فقط نباید ها

باسمه تعالی


همیشه، وقتی به رشد و آدم شدن و بزرگ شدن و این چیزها فکر می کنم، مدام کارهایی از ذهن م می گذره که باید انجام بدم. کارهایی که فکر می کنم نیاز ه برای رشد کردن و آدم شدن. اما به نظر میاد یه چیزایی هست که از کارهایی که باید انجام بدم مهم تر ه و شاید کم تر حواس م بهشون هست؛ کارهایی که نباید انجام بدم، فکرهایی که نباید بکنم، حرف هایی که نباید بزنم، جاهایی که نباید برم، دوستی هایی که نباید بکنم، دشمنی هایی که نباید داشته باشم و خیلی "نباید" های دیگه که زیاد تو زندگی م هستند.

امروز داشتم به این فکر می کردم که واقعا هر چقدر هم "باید" ها رو انجام بدم ولی وقتی به یه "نباید" کوچیک تو زندگی م توجه ندارم، کارم از بیخ لنگ میزنه. یعنی هیچ فایده ای نداره انجام اون "باید". این رو با تمام وجودم حس می کنم. هر وقت هم این قضیه رو انکار کردم، یه جورایی خودم رو گول زدم.

فکر کنم از همین الان باید به طور جدی به فکر این "نباید" ها باشم. هر چند که دیر ه ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تاره ست؛ مخصوصا الان که یه خبرایی ه.


حاشیه : احتمالا در "باید" ها و "نباید" ها سوءتفاهم پیش بیاد؛ چون منظورم اون چیزایی نیست که مرسوم ه.



نوشته شده توسط مهاجر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دفترچه یادداشت

صرفا کلماتی ست برای ثبت شدن؛ نه شخصی و نه غیر شخصی

دفترچه یادداشت

من نیز دوست دارم روزی همچون او، سبک و آرام، به سوی افق اوج بگیرم و از این سرزمین هجرت کنم زیرا که متعلق به اینجا نیستم. اما برای رفتن و رسیدن باید "مهاجر" بود.

نباید ها و فقط نباید ها

شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰ ق.ظ

باسمه تعالی


همیشه، وقتی به رشد و آدم شدن و بزرگ شدن و این چیزها فکر می کنم، مدام کارهایی از ذهن م می گذره که باید انجام بدم. کارهایی که فکر می کنم نیاز ه برای رشد کردن و آدم شدن. اما به نظر میاد یه چیزایی هست که از کارهایی که باید انجام بدم مهم تر ه و شاید کم تر حواس م بهشون هست؛ کارهایی که نباید انجام بدم، فکرهایی که نباید بکنم، حرف هایی که نباید بزنم، جاهایی که نباید برم، دوستی هایی که نباید بکنم، دشمنی هایی که نباید داشته باشم و خیلی "نباید" های دیگه که زیاد تو زندگی م هستند.

امروز داشتم به این فکر می کردم که واقعا هر چقدر هم "باید" ها رو انجام بدم ولی وقتی به یه "نباید" کوچیک تو زندگی م توجه ندارم، کارم از بیخ لنگ میزنه. یعنی هیچ فایده ای نداره انجام اون "باید". این رو با تمام وجودم حس می کنم. هر وقت هم این قضیه رو انکار کردم، یه جورایی خودم رو گول زدم.

فکر کنم از همین الان باید به طور جدی به فکر این "نباید" ها باشم. هر چند که دیر ه ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تاره ست؛ مخصوصا الان که یه خبرایی ه.


حاشیه : احتمالا در "باید" ها و "نباید" ها سوءتفاهم پیش بیاد؛ چون منظورم اون چیزایی نیست که مرسوم ه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۰۵
مهاجر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی