نگاه
باسمه تعالی
سلام
خوب هستید؟ حال تون چه طوره؟ خیلی دوست دارم ببینم تون. راستش یه احساس دلتنگی نسبت به شما پیدا کردم. بعضی موقع ها که به شما فکر می کنم، انگار حالم منقلب میشه. مثلا همین دیشب، داشتم رانندگی میکردم، یهو یادتون افتادم. خیلی بهم ریختم. اصلا نفهمیدم چه جور تا شهرری، توی اتوبان رانندگی کردم. خیلی دوست دارم ببینم تون. شاید این دلتنگی کم تر بشه. البته هر جور که فکر می کنم، خیلی بعیده که این اتفاق بیفته ولی خب، میتونم دل م رو بهش خوش کنم که شاید یه روز موفق بشم ببینم تون. نمی دونم چی شد که اینجوری شد. اصلا نمی دونم اینجوری شده یا نه. ولی فکر کنم که "عاشق" شده باشم.
خیلی دوست دارم ببینم تون.
مهاجر