گرفته راه گلویم...
باسمه تعالی
تنهایی بزرگ ترین غمی ه که می تونه تو دل یه نفر بشینه. انقدر می تونه سنگین باشه که کمرش رو خم کنه و از پا بنذازش. سختی ش وقتی بیشتر میشه که آدم ها هر چقدر نزدیک تر باشن کمتر تنهایی رو درک می کنن. انگار نمی تونن باور کنن که یه نفر حتی وقتی توی جمع شون هست و باهاشون زندگی می کنه، می تونه انقدر تو دل ش احساس تنهایی کنه. تنهایی ای که نمی تونه هیچ جور پر ش کنه هر چند که در به در دنبال یه راه میگرده.
حاشیه : خیلی تنهام
امروز دیدم این دوست کشاورزمون وبلاگشو حذف کرده !
:)